جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5298
مقایسه نظریه (وحدت وجود) از دیدگاه ابن عربی و مایستر اکهارت
نویسنده:
قاسم کاکایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه وحدت وجود یکی از عمیق ترین دستاوردهای عرفان و یکی از اسرار اندیشه بشر است و در اسلام و مسیحیت نیز سابقه ای طولانی دارد. این نظریه جهان بینی ابن عربی و اکهارت، به عنوان بزرگترین عارفان نظریه پرداز در اسلام و مسیحیت، را تشکیل می دهد. لیکن رویکرد آنان به ((وجود)) با تجزیه و تحلیلهای فارغبالانه فلاسفه مابعدالطبیعه در باب ((وجود)) متفاوت است. چرا که از دیدگاه هر دو، اولا، ((وجود)) خود خداست و هستی صرفا منحصر در او است. ثانیا، ادراک وجود صرفا از راه شهود حاصل می آید. ثالثا ((یافتن وجود)) (وجدان) و ((وجود یافتن)) (دریافت وجود) یکی است و رابعا، فهم ((وحدت وجود)) تنها با ((فنا))ی عارف میسر است. دیدگاه ابن عربی و اکهارت، با نظریه ((همه خدا)) ‏‎(Pantheism)‎‏ متفاوت است. چرا که آن دو، به تعالی خدا از خلق معتقدند و حلول و اتحاد را که مستلزم وجود طرفین است رد می کنند. اما نظریه ((همه در خدا)) ‏‎(Panentheism)‎‏ تا حدودی به دیدگاه آن دو نزدیک است. این دو متفکر در مورد خدا بین ساحت ذات که هیچ نام و نشانی ندارد، و ساحت الوهیت که حضرت تجلی اسما و صفات است، فرق می گذارند. لیکن اکهارت در پی آن است که با فنای خویش به ذات برسد اما ابن عربی وصول به ذات را غیرممکن می شمرد و طالب وحدت با اسما الله است نه ذات. به همین جهت دو تفاوت اساسی بین اکهارت و ابن عربی وجود دارد: یکی اینکه عرفان اکهارت عرفان سلب و عرفان ابن عربی عرفان ایجابی است. یعنی اکهارت در پی ادراک جلال مطلق ذات است که در آنجا همه چیز به ظلمت و سکون و سکوت فرو می رود. هیچ نسبتی در آنجا تحقق ندارد. نه از خلق خبری است و نه از خدا. عرفان اکهارت از این نظر به عرفان هندوان شباهت دارد. اما ابن عربی در پی ادراک اسماالله است. در آنجا خدا با همه صفات جلال و جمال جلوه می کند و با هر اسم و صفتی تنوع و تکثر می یابد. خدای ابن عربی از این نظر با خدای ادیان ابراهیمی نزدیکتر است. تفاوت دوم آنکه، ابن عربی در مورد خلق همواره جانب عبودیت را حفظ می کند و در پی آن است که با اقتدا به محمد (ص)، عبدالله باشد. لیکن اکهارت در پی حزیت و ربوبیت است و می خواهد که با تشبه به عیسی (ع) خود خدا باشد. چرا که به زعم مسیحیت، عیسی (ع) خود خداست.در اثبات نظریه وحدت وجود، مساله مهم، بخصوص برای ابن عربی، نه اثبات وحدت، بلکه توجیه کثرت است. در اثبات وحدت و توجیه کثرت، ابن عربی و اکهارت از چهار طریق حس، عقل، خیال (شهود) و شرع وارد می شوند. در این میان، ابن عربی بر خیال و شرع بسیار بیشتر از عقل تاکید می کند، اما اکهارت به علت گرایشهای فلسفی جانب عقل را همواره پاس می دارد. ولی سرانجام در توجیه عقلانی وحدت وجود، هر دو متفکر به این نتیجه می رسند که نظریه وحدت وجود نظریه ای است ((پارادوکسیکال)) که جمع اضداد و اجتماع نقیضین را در بر دارد. لذا ادراک آن در طور عقل نیست بلکه باید آن را ((طوری ورای طور عقل)) شمرد. این پارادوکس ها به انحا گوناگون در جهان بینی وحدت وجودی آن دو، ظهور می کند و در مورد ابن عربی به یک نوع ((حیرت مطلوب))، و در مورد اکهارت به ((جهلی عالمانه)) می انجامد.
عوالم هستی ( جهان شناسی) از دید سهروردی و ابن عربی
نویسنده:
نرگس پیرورام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف ما در این پژوهش که با عنوان عوالم هستی از دید سهروردی و ابن عربی است همانا تبیین یک موضوع واحد از دو دیدگاه متفاوت یکی فلسفه و دیگری عرفان است و مورد بررسی قرار می گیرد می باشد. و پس از بررسی دقیق تشابه و تطبیق عوالم چهارگانه ابن عربی به تحلیل و مقایسه بین نظرات هر دو اندیشمند و وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته شده است و در نهایت به این نتیجه که ابن عربی به تأسی و تأثر از سهروردی در مورد عوالم هستی(جهان شناسی) و مراتب آن که با عنوان حضرات خمس است و در شیخ اشراق با عنوان مراتب انوار است سخن به میان آمده است. در واقع اساس تفکر هر دو بر پایه نور و ظلمت می باشد.
توحید افعالی از دیدگاه ابن عربی و امام محمد غزالی
نویسنده:
آمنه یزدان پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید افعالی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه افعال الهی است که همواره محل اختلاف نظر بوده است . عرفاء ، اشاعره و امامیه از طرفداران این ایده و معتزله و قدریه از مخالفان آن بوده اند .در این تحقیق ، موضوع مذکور در آثار دو تن از متفکران بزرگ ، یعنی ابن عربی به عنوان مهم ترین عارف جهان اسلام و امام محمد غزالی به عنوان یکی از مشهور ترین متکلمان اشعری و طرفداران عرفان ، مورد بررسی قرار گرفته است .نگارنده پس از بررسی آثار این بزرگان به این نتیجه رسید که هر دوی آنها وجود اثر و فاعلیت را در کلیه مخلوقات نفی می کنند ؛ جدای از این مشابهت ، ابن عربی ابتدا وجود کثرات و سپس فاعلیت و تاثیر را از آنها نفی می کند ، اما غزالی تنها به انکار فاعلیت و اثر از آنان اکتفا نموده است . از این رو آنها تعاریف مختلفی از توحید افعالی ارائه می کنند .در فصل اول ، سعی بر بازگویی مسائل کلی ، تعاریف مختلف و دیدگاه های گوناگون متفکران در باب توحید افعالی است ؛ در فصل دوم مبانی این موضوع از دیدگاه این دو متفکر مورد بررسی قرار می گیرد . غزالی مانند سایر اشاعره تنها اطلاق قدرت ، علم و اراده الهی را به عنوان مبانی توحید افعالی می پذیرد . ابن عربی نیز این مبانی را می پذیرد اما مهم ترین اصول فکری وی ، « وحدت وجود » و « حاکمیت اسماء الهی » ، است که البته غزالی این اصول را نمی پذیرد ؛ زیرا او وجود کثرات را نفی نمی کند و معتقد به وحدت وجود ابن عربی نیست . از سوی دیگر غزالی قائل به حاکمیت « عادت الله » است و نه « اسماء الله » . در فصل سوم ، دلائل مختلف ارائه شده توسط آنها و ارزش هر یک از این ادله برای اثبات موضوع ، مورد بررسی قرار می گیرد ؛ نهایتا در فصل چهارم به مهم ترین آثار کلامی ، فلسفی ، منطقی ، اخلاقی و اجتماعی بحث توحید افعالی از دیدگاه ابن عربی و غزالی پرداخته می شود.
تساهل و تسامح درعرفان ابن عربی واندیشه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
فاطمه سفیدگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله موضوع تساهل و تسامح در عرفان و کلام اسلامی را با روش کتابخانه ای مورد پژوهش قرار دادم.با توجه به اینکه تساهل و تسامح، کلام و عرفان نزد مکاتب و در دوره های مختلف دارای معانی متفاوتی است قبل از هرچیز و در فصل اول این واژه ها را به طور مختصر و کلی بررسی نمودیم تا مقصوداین پژوهش از میان مفاهیم و برداشت های مختلف روشن تر بیان گردد. از میانمتکلمان مسلمان خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان نماینده و برجسته ترین متکلم اسلامی و در عرفان، محی الدین ابن العربی به عنوان موسس عرفان نظری را انتخاب نمودم.در فصل دوم، تساهل و تسامح را در کلام خواجه از دو بعد (منش و بینش) مورد پژوهش قرار دادیم و با استناد به آثار خواجه و بررسی منابع موجود، این نتیجه بدست آمد که متکلم به التزام ماهیت علم کلام ، بینشی تساهلمندانه خواهد داشت و به سبب پایبندی به آموزه های دینی، توحیدی و اسلامی تساهلمندانه عمل خواهد کرد. که با کاوش در زندگی در زندگی و منش خواجه ما تأییـد گردیـد و همین امر یعنی رابطه ی میان علم و عمل، بینش و منش سبب ماندگاری شخصیت و اندیشه ی ایشان گردیده است.در فصل سوم، در حوزه ی عرفان، تساهل و تساهل را در بزرگترین نماینده ی عرفان نظری ( محی الدین ابن العربی) تحقیق نمودم. و به استناد اصول فکری و مبانی نظری و آثار و نوشته های محققین برجسته دریافتم که عارف بلندمرتبه ابن العربی به سبب وسعت فکر و بلندای نظر، منشی مداراگرانه دارد و دیگران را به تأسی از روش خویش و مدارای با مخالفین توصیه می نمایند.در پایان با مقایسه تساهل و تسامح کلامی و عرفانی، این نتیجه بدست آمد که منش تساهلمندانه با بینش تساهل گرایانه سنخیت دارد.هدف ما از این پژوهش، بررسی موضوع نسبتاً جدید تساهل و تسامح در تاریخ اندیشه ی اسلامی بود و این که دریابیم که:1-
ترجمه و شرح نکات عرفانی کتاب «الحجب» ابن عربی
نویسنده:
سیدابراهیم موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حجاب از جمله مفاهیم معنا دار عرفانی است و عبارت از نقش پذیری صورت های کونی و وجودی در قلب، که مانع از قبول تجلی حق تعالی و یا حقایق می باشند. حجاب های مورد در نظر در این تحقیق انواع مختلفی دارند اما در یک تقسیم بندی کلی حجاب ها بر دو نوع هستند: حجاب های نورانی و حجاب های ظلمانیواژه حجاب نورانی که در تعبیرات عرفانی مشاهده می شود، عبارت است از هر مرحله از مراحل سیر و سلوک روحانی که توقف سالک در آن، مانع از صعود به مراحل بالا باشد؛ در واقع هر نوع توجه استقلالی به عوامل رشد و تکامل معنوی، حجاب نورانی نامیده می شود.تجلی و ظهور نور مطلق الهی به دلیل شدت و قوت، بدون گذر از حجاب ها امکان ندارد، و علاوه موجودات نیز به دلیل ضعف و ناتوانی بدون واسطه یا واسطه ها توان درک نور مطلق را ندارند، و از این روست که باید از کانال وجودی اسماء و صفات، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) او را نظاره کرد و از همین جهت است که می توان بر آنها حجاب را اطلاق کرد بدون اینکه معنای منفی یاد شده در اینجا لحاظ شود.حجاب های ظلمانی مصداق "الظلم ظلمات یوم القیامه" بوده که همان طور که کثرت حجاب از وحدت است و عوالم ظلمانی حجاب از عالم نور و قدس است، این حجاب ها نیز انسان را محدود به مادیات و محسوسات نموده و از توجه به ملکوت عالم غافل می سازند.تحقیق کنونی مشتمل بر 4 فصل مرتبط می باشد. در فصل اول کلیات تحقیق تبیین شده است و در فصل دوم تاریخجه زندگان محی الدین عربی و در فصل سوم انواع حجب و در فصل چهارم که فصل عمده ی این تحقیق می باشد انواع حجب که محی الدین عربی در کتاب حجب خود بیان داشته مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق سعی بر این شده است تا کتاب حجب محی الدین عربی ترجمه و چهار چوب تحقیق قرار گیرد.
بررسی ولایت از دیدگاه حکیم ترمذی و ابن عربی
نویسنده:
محمد نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از موضوعات مهم و اساسی در عرفان و تصوف اسلامی، موضوع ولایت است؛ اگرچه این موضوع ریشه در قرآن و حدیث دارد؛ اما طرح این موضوع به صورت مدوّن و در قالب یک نظریه در قرن سوم هجری و با تألیف کتاب سیره الاولیاء توسط حکیم ترمذی صورت گرفت. نظریات حکیم در موضوع ولایت الگویی برای عرفا و صوفیه در دوره‌های بعد شد و برآنها تأثیر نهاد. از مهمترین این عرفا، ابن عربی از عرفای بزرگ تصوف اسلامی در قرن هفتم هجری است که با الهام از حکیم ترمذی به بسط این نظریه پرداخته است. هدف از این پژوهش، بررسی موضوع ولایت از دیدگاه عرفانی عرفای بزرگ به ویژه حکیم ترمذی و ابن عربی است روش پژوهش به روش مقایسه‌ای و بر پایه‌ی مطالعات کتابخانه‌ای است. نتایج نشان می‌دهد، اگرچه ابن عربی در این موضوع متأثر از حکیم می‌باشد؛ اما وی با بهره گیری از افکار و اندیشه-های مختلف بسیار فراتر از او رفته، و به بسط این نظریه پرداخته است. وی با استناد به مکاشفات خود طبقه‌بندی جدیدی از اولیاء ارائه داده و در مبحث ختم بر خلاف حکیمسخنان وی پریشان و همراه با ادعای ختم ولایت است. واژگان کلیدی:حکیم ترمذی، ولایت، ختم ولایت، ولی،ولایت‌مطلقه، ولایت مقیده، انسان کامل
بررسی حرکت حبی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا و نتایج آن
نویسنده:
فریباسادات مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
: حرکت حبی یکی از مهم‌ترین مسائل عرفانی است که توسط ملاصدرا در حکمت متعالیه نیزمطرح شده است، ملاصدرا که در نظریات فلسفی خود از عرفان نیز بهره جسته است این مسئله را با بیانی فلسفی تبیین کرده است. حرکت حُبّی را می‌توان بنابر حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً »، جریان تجلّی ناشی از حُبّ ظهور و اظهار دانست که در همه اسمای الهی و همه ارکان عالم ساری است. باور به این نوع حرکت، مبتنی بر قبول «وحدتِ شخصی وجود» است که ابن‌عربی با کشف و شهود بدان رسید و ملاصدرا در مباحثِ علّت و معلول، آن را به زیور برهان آراست. بنابر «وحدت وجود» موضوع و غایتِ «حرکتِ حبّی»، حق تعالی است؛ زیرا غیر از حق، باطلِ محض است. با وجودِ این، تعبیرات مختلفی از غایتِ این حرکت در سیر نزولی و صعودی آن، بیان شده است: عشق و پیدایشِ انسان کامل دو تعبیر مشهور از غایت حرکت حبّی در سیر نزولی است؛ همچنان‌که «اتحاد» و «فنای عاشق در معشوق» به عنوانِ غایت این حرکت در سیر صعودی بیان شده است.پایان‌نام? حاضر پژوهشی است که درصدد بررسی حرکت حبی از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرا و نتایج و غایت آن است که در پنج فصل ارائه می‌شود: کلیات و مقدمه، تعریف حرکت حبی، حرکت حبی و نسبت آن با وحدت وجود، نقش حرکت حبی در نظام هستی، و در نهایت غایت و نتایج حرکت حبی..
بررسی تطبیقی معرفت نفس از دیدگاه مولوی و ابن‌عربی
نویسنده:
فاطمه هوشنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از بین راه‌های خداشناسی، عارفان، راه انفسی را برتر از راه آفاقی می‌دانند. خودشناسی امکان رسوخ بی‌واسطه‌ی بشر به تجلی الهی و درک آن را برای او میسر می‌سازد.به علاوه می-توان با آینه قرار دادن صفات انسانی برای صفات الهی، شناختی نزدیک‌تر از اسمای الهی به دست آورد. مولانا و ابن عربی براساس الهامی که از آیات و احادیث به ویژه حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» گرفته‌اند، به شیوه‌های گوناگون به اهمیت خودشناسی و تبیین انواع راه‌های ارتباط بین خودشناسی و خداشناسی پرداخته‌اند و در واقع انسان را راهی می‌دانند به سوی خدای خویش. بنابراین خودشناسی، شناختن راه سلوک است و مراتب این سلوکنیز همان مراتب وجودی انسان است که به مقام خلیفه اللهی و مرتبه‌ی فنا می-انجامد. در این پژوهش از نفس با عنوان خود واقعی و از بدن با عنوان خود ظاهری یاد شده است.
خلق مدام از منظر ابن عربی و شارحانش
نویسنده:
عظیم اکبری ابی بیگلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجلیات الهی عبارت از موجودات عالم وجودندکه مظهر صفات متکثره حقند.چه، آن که فیض حق مانند آب روان و موجودات مانند نهری و هر جزئی از اجزای نهر که تعیین کنی آبی که در او باشد، غیر از آبی است که «آن» سابق در آن بوده است و غیر آبی است که «آن» لا حق در آن خواهد بود. و فیض حق را تعطیل نباشد و همواره موجودات عالم از فیوضات دائمه او برخوردار و مستضعفین به فیض دائم التجلی اویند و در مقام ترقی از مقامی به مقام بالاترند و هر آنی را اقتضایی است که بر حسب آن مستفیض گردند.حضرت حق تنها وجود حقیقی است و پدیده ها همه ظهور و تجلی و پرتو اویند.آن ها هیچ استقلالی از خود ندارند و عین تعلق به خداوندند.تجلی حضرت حق به دلیل توسع الهی تکرار پذیر نیست.از این رو تجلی او مدام است و با نفس رحمانی اش(بسط وجود بر اعیان)،دم به دم آفرینش نو می شود.بر این بنیاد،خلق جدید(آفرینش مدام)همان تجلی مستقر و تکرار ناپذیر حق است.با تجلی جمالی حق،پدیده ها بقا می یابند و با تجلی جلالی،فانی می شوند.این بقا و فنا و خلع و لبس دائمی است(=خلق مدام).حرکت جوهری و خلق مدام هر دو گویای تحول و تجددند؛اما این دگرگونی در اولی،ناشی از تحول نهادی.و سیلان جوهری ماده و در دومی،فراتر از این،ناشی از تجلی مداوم حضرت حق تعالی است.در اولی لبس بعد از لبس و در دومی خلع و لبس است.قلمرو خلق مدام،کل،آفرینش است،حال آن که حوزه ی حرکت جوهری،عالم جسمانیات است.اولی بر مبادی کشفی و شهودی و دومی بر مبادی عقلی استوار است.موضوع اولی نفس وجود و موضوع دومی هیولی(ماده)است.
تناکح اسمائی در هستی‌شناسی ابن‌عربی
نویسنده:
آلی لا عطار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بینش «ابن عربی» ظهور هستی همراه است با ظهور اسماء الهی، و در بین آن اسماء به دلیل تمایل به ظهور حبی تناکح صورت گرفته است. در نتیجه منشأ عوالم میل به ظهور اسماء بوده است. تناکح اسمائی منجر به تکوین شده و در تمام حضرات لحظه به لحظه این هم‌آمیزی صورت می‌پذیرد. اما شکل تناکح و تولد منتجه از آن در هر حضرت یا عالمی متفاوت با حضرات و عوالم دیگر است. البته ظهور اسماء در مظاهر متعدد منافی با اتحاد ذاتی آنها نیست، زیرا صفات که عبارتند از نسبت‌ها، اموری عدمی‌اند که همگی به یک ذات واحد باز می‌گردند (ابن عربی 1387، 163). از سوی دیگر هر اسمی از اسماء الهی به انفراد متضمن حقیقت تمامی نامهای دیگر نیز هست. هر اسمی در عین استقلال به اعتبار معنا غیر از نامهای دیگر است. انسان کامل از آن روی که جامع جمیع اسماء الله است و خداوند او را به صورت خود (و به قولی به صورت رحمان) آفریده، مستحق خلافت است و حمل بار امانت الهی را – که به قول چیزی جز اسماء‌الله نیست – بر عهده دارد.کلید واژه‌ها: تناکح، اسماء، امهات اسماء، تناکح اسمائی، عشق و حب، زوجیت، احدیت، واحدیت.
  • تعداد رکورد ها : 5298